اساس نامگذاري سال هاي هجري شمسي - تعیین نام سال های شمسی - گاه شماری حیوانی ایرانی
پيشينيان ما عقيده برآن داشتند که هر سال هجري شمسي را يکي از دوازده حيوان (1- موش، 2- گاو
3-پلنگ،4 - خرگوش، 5- نهنگ، 6- مار، 7- اسب، 8- گوسفند،
9- ميمون(حمدونه)، 10- مرغ، 11- سگ، 12- خوک) ماموريت دارند که زمين را بر دوش خود گرفته و آن را حمل نمايد. براين اساس، هر سال را به نام يکي از اين حيوانات نامگذاري مي نمودند.
به اين موضوع در بعضي از شعرهاي قديمي نيز اشاره شده است. از جمله در شعر معروف زير در خصوص متصديان حمل زمين آمده است:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زين چار چو بگذري نهنگ آيد و مار
آن گاه به اسب و گوسفند است حساب
حمدونه و مرغ و سگ و خوک، آخر کار.

تعیین نام سال های شمسی
ترکان ابیغوری برای هر سال نام حیوانی را نهاده بودند که ایرانی ها نیز به تدریج از آنها استفاده کردند این اسامی عبارتند از :
موش و بقر و پلنگ و خرگوش و شمار زین چهار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب بر گوسفند است حساب میمون و مرغ و سگ و خوی آخر کار
برای تشخیص اینکه هر سال با کدام یک از این نامها مطابقت دارد از سال خورشیدی عدد 6 را کم
می کنیم حاصل را بر عدد 12 تقسیم کرده ، عدد باقیمانده را در نظر بگیرید از شماره یک از موش
شروع به شمردن کنید نام هر حیوانی با عدد باقیمانده مطابقت کرد سال
همان حیوان است .
۱۱۴+۱۱=۱۳۷۹/۱۲ ۱۳۷۹=۶-۱۳۸۵ ۱۳۸۵ سال سگ
ملل گوناگون، عقايد و باورهاي متفاوتي درباره پيدايش سال شمار موچه و حيوانات آن دارند كه تحليل و بررسي آنها ما را به زواياي جديدي از شناخت اين شيوه گاهشماري رهنمون خواهد بود.
ايرانيان بر اين باورند كه حيوانات دوازدهگانه اين دوره، متصديان حمل زميناند و بصورت ضمني بر اين نكته اشاره دارند كه اين وظيفه از بدو خلفت بر عهده آنها موكول بوده است. اين باور ايراني از عقايد ديرينهاي نشأت گرفته است كه زمين را بصورت سطح صافي تصور ميكردهاند كه بر روي حيوانات مختلف (لاكپشت، گاو، ماهي و ...) قرار دارد.نمود اين باور قدما را در توجيه علّت زمينلرزه ميتوان مشاهده كرد. ايرانيان بر اين عقيده بودهاند كه زمين بر روي شاخ گاوي قرار دارد. هرگاه گاو براي رفع خستگي زمين را از شاخي به شاخ ديگرش منتقل ميكرد، زلزلهاي به وقوع ميپيوست؛ و يا عقيده مردم ژاپن كه «از قديم باور داشتهاند ماهي بزرگ «نامازو» كه زمين بر پشت اوست، با تكان دادن دمش زمينلرزه بار ميآورد ...»
عقيده چينيها و ژاپنيها در مورد نحوه پيدايش سالشمار حيواني. مشابه است. زيرا اين تقويم در روزگار باستان از چين به ژاپن رفته است. دكتر هاشم رجبزاده در اين باره مينويسد:
«بنابر افسانهها[ي ژاپني] چون خدايان 12 حيوان داوطلب خواستند تا از سوي آنها جهان آدميزادگان را زير نظر بگيرند، موش پيش از همه جانوران نزد خدايان رفت و آمادگي خود را نشان داد ...».
در باور مردمان خاور دور، حيوانات اين دوره ناظران جهان آدمياناند.
در باب عقيده تركان قديم درباره پيدايش سالشمار حيواني. محمود كاشغري در «لغاتالترك» خود (تأليف 466 ه .ق) اطلاعات ذيقيمتي را بدست داده، داستان جالب توجهي را نقل مينمايد:
«يكي از خاقانهاي ترك ميخواهد كه تاريخ وقوع جنگي را بداند، ممكن نميشود. از اينروي با ملتش مشورت ميكند و در انجمن اعلام ميدارد كه همانطور كه ما درباره تاريخ وقوع اين جنگ دچار سردرگمي شديم. آيندگان نيز سردرگم خواهند شد. بنابراين ما اكنون به تعداد دوازده (ماه و) برج آسمان دوازده سال را نامگذاري ميكنيم، تا شمارشهايمان را از گذر اين سالها بفهميم. اين در ميانمان يادگاري باشد. فراموش نشدني، ملّت هم پيشنهاد خاقان را تأييد ميكند.خاقان به اين مناسبت به شكار ميرود و فرمان ميدهد كه حيوانات را به سوي رود «ايلا» برانند. اين يك رودخانه بزرگ است. مردم حيوانات را به تنگنا انداخته به سوي رودخانه ميرانند. بعضي از اين حويانات را شكار ميكنند و تعدادي از آنها خود را به اب ميزنند. دوازده حيوان از آن ميان از آب ميگذرند. نام هر يك از اين حيوانات به سالي داده ميشود. نخستين اين حيوانات سيچغان (موش) بوده ... نام نخستين سال «سيچعان ييلي» (سال موش) گذاشته ميشود. بعد نام حيواناتي كه يكي بعد از ديگري از اب گذشته بودند به ترتيب به سالها داده ميشود: «اود ييلي» (سال گاو) و ...»مواردي در اين داستان به چشم ميخورد كه محتاج تحقيق و تتبع بيشتري است. نخست اينكه داستان در زمان خاقاني ترك به وقوع پيوسته است. ليكن قديميترين خاقان ترك مذكور در تاريخ «بومين خاقان» (وفات 3-552 ميلادي) ميباشد. امّا پيش از اين تاريخ نيز سالشمار موچه وسيعاً مورد استفاده قرار ميگرفته است، بنابراين سكوت علم تاريخ درباره خاقانات ماقبل «بومين خاقان» هرگونه توضيح بيشتر در اين زمينه را ناممكن ساخته است.
نكته ديگر آنكه داستان به شكار حيوانات توسط خاقان در معيت عموم مردم اشاره دارد، كاشغري از نوعي شيوه شكار جمعي كه در ميان تركان آن روزگار (قرن 5 ه) رواج داشته با عنوان «سيغير» نام برده، در ذيل اين ماده مينويسد:
«سيغير: نوعي از شكار شاهان با رعايا و آن چنان است كه شاه مردم را در بيشهها و بيابانها پراكنده ميسازد تا وحوش را گرد آورند و به سوي او برانند و او ميايستد و پيش روي خود تير مياندازد، بيآنكه در طلب شكار رنج برده باشد.»ماركوپولو، سياح مشهور اروپايي نيز در سفرنامه خود وجود چنين شيوه شكاري رادر ميان مغولها گزارش كرده است. در داستان «بوغاچ بگ» از حماسه «قورقوت آتا» نيز كه يكي از قديميترين متون زبان تركمنيست، چنين شكاري به تصوير كشيده شده است.
و امّا نكته آخر اين است كه وقايع داستان در حوالي رود «ايلا» اتفاق افتاده است. «ايلا» يكي از رودهاي «هفت آب» يا «جيته سو» است كه در جنوب قزاقستان كنوني جريان داشته و از شمال شرقي «آلماتي» پايتخت اين كشور گذشته به درياچه «بالخاش» ميريزد. نام كنوني آن رود «ايلي» است. كاشغري در ذيل ماده «ايلا» مينويسد:
«ايلا: نام رودي است و بر دو كرانه آن دو قبيله نرك يعني يغما و تخسي و طائفهاي از چگل فرود آيند و سكني گيرند ...»كاشغري از سال دوّم دور موچه با نام «اود ييلي» ياد كرده و ذر جايي ديگر اين واژه را لغتي ويژه قبيله چگل دانسته است. بنابراين از مجموع اين قضايا ميتوان چنين احتمال داد كه كاشغري داستان مزبور را از زبان قبايل وادي «ايلا» و احتمالاً «چگلي» استماع و ضبط كرده است.
قدر مسلم محمود كاشغري اين روايت مردمي را از زبان تركان شنيده و لذا نميتوان به اظهارات او مبني بر اينكه مبتكر اين تقويم حاقان تركان بوده استناد نمود. در هر صورت نفس داستان ممكن است بازتابي از يك واقعه تاريخي باشد كه در زير غبار هزاران سال مدفون شده است.
تركمنها روايت پندآميزي در مورد پيدايش سالشمار حيواني دارند. روزي تمامي حيوانات به پيشواز سال جديد ميروند. شتر كه به قد و بالاي خود مغرور شده بود گفت: «حتماً پيش از همه سال جديد را خواهم ديد.» امّا موش كوچك با زرنگي تمام روي سر شتر جهيده و پيش از همه، سال جديد را مي بيند. شتر كه مات و مبهوت مانده بود، از تمامي دوازده حيوان دوره كه موفق به مشاهده سال جديد شده بودند عقب ميماند وبدين ترتيب غرور شتر باعث مي شود كه جايي در دوره موچه نداشته باشد. اين روايت به مدد مايه اخلاقي و پندآميز آن كه نهي از غرور است، در ميان تركمنها نسل اندر نسل نقل شده و بصورت ضربآلمثل درآمده است: «دويه بوينونا بويسانيپ ييلدان كور قاليپدير!» يعني (شتر به علّت مباهات به گردنش از مشاهده سال جديد محروم مانده است.)
بردينظر خداينظرف، شاعر خوشقريحه و نامدار تركمن بر پايه اين روايت شعري زيبا سروده است:حيوانلار ايچينده كيم بولسا اولي
گفتند هر كس در ميان حيوانات بزرگترباشد
ييل باشي بولمالي دييليپدير ولي
بايد «ييلباشي» (سال اوّل) شود
بارديغين بيلديريپ سيغير مولاپدير
گاو براي ابراز وجود ماما كرد
يونه ايّام اونونگ شاخينا چيقان
اما موش كه فرز و چالاك بر شاخ او
سيچان سيپينجيراپ مورتون تاولاپدير
پريده بود، سبيلش را تاب داد
ايل ايچينده گزيپ يورن گوررونگ بو
روايتي است كه در ميان مردم نقل ميشود
بيلهموق بو واقا هاچان بولوپدير؟
نميدانم اين واقعه كي اتفاق افتاده؟
يونه غرض حيله بيلن آل بيلن
ولي به هر حال با مكر و حيله
ييل باشي يسرجه سيچان بولوپدير.موش بدتركيب «ييل باشي» شده است.تركمنها سال موش را كه اولين سال هر دوره ميباشد «ييل باشي» مينامند كه به معناي سال آغازين يا مبدأ است، در روايت منظوم فوق «گاو» پس از «موش» سال جديد را مشاهده كرده و لذا مقام دوّم را در دوره سالشمارحيواني احراز مينمايد.

گاه شماری حیوانی ایرانی در بسیاری از نمود های خود در توجه به گاه شماری چینی-ایغوری و جزئیات این گاه شماری را می توان از تاریخ هایی که در آثار پیشینیان ثبت شده است به دست آورد.این گاه شماری از ترکیب برخی از اصول گاه شماریجلالی،هجری قمری و دوازده حیوان چینی-ایغوری شکل گرفتهو در طول هفت قرنی که از یورش مغول به ایران می گذرد تا ۱۳۰۴ هجری شمسی رایج اما همیشه به یک شکل نبوده و تغییراتی در آن پدید آمده است.
آغاز این گاه شماری با روز پنج شنبه ۱۵ژوئیه۶۲۲ مسیحی و نخستین سال قمری که پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه هجرت نمود آغاز و مستقیما از گاه شماری هجری قمری گرفته شده است.در آغاز این گاه شماری ماه های قمری اقترانی که با رویت هلال ماه آغاز می شد،به شکلی که در گاه شماری هجری قمری کاربرد داشت باقی ماند تا مورد تأیید مسلمانان نیز قرار گیرد.بدین سان به همان ترتیبی که در گاه شماری قمری عمل می کردند طول ماههای قمری را در زیج ها و تقویم های سالیانه سی روزه و بیست و نه روزه محاسبه می کردند و در این زمینه نخستین روز سال در امور دینی و شرعی نخستین روز ماه محرم و در امور مالیاتی و رسمی نوروز جلالی بود و تاریخ مطابق با آن را با گاه شماری قمری و گاه با تاریخ ماههای گاه شماری جلالی و برجهای دوازده گانه سال که در دوره های بعد رواج بیشتری یافت مشخص می نمودند و بدین سان طول متوسط سال برای کارهای رسمی و مالیاتی برابر طول متوسط سال حقیقی شمسی بود.با این همه هدف دست اندر کاران تأسیس گاه شماری غازانی که مبدأ آن از ۷۰۱ هجری قمری و ۲۲۴ جلالی آغاز شد هرگز در عمل رعایت نشده و نوروز جلالی را در نظر داشتند.
در دوره صفویه که گاه شماری دوازده حیوانی با ماههای قمری رواج داشت ماههای شمسی را نیز در تقویم های سالیانه ثبت می کردند و پیش از آنکه ماههای شمسی با نام برج های دوازده گانه در سال۱۳۲۹ هجری قمری پذیرفته شود در تقویم های سالیانه ثبت می شد.
بدان سان که گفته شد سالهای قمری را در دوره مغول و نیز صفویان که خود ترک بودند با نام حیواناتی که به سالهای همزمان چینی-اویغوری اطلاق می شد نامگذاری می کردند و از آنجه که کمابیش هر سی و سه سال شمسی-قمری چینی-اویغوری برابر سی و چهار سال قمری است یک سال قمری بی نام می ماند و بنابراین در هر دوره سی و سه یا سی و چهار ساله شمسی-قمریِ چینی-اویغوری یک سال قمری در نامگذاری حذف می شد و با آن که این حذف در هر سی و سه یا سی و چهر سال لازم بود اما در عمل به صورت منطم اجرا نمی شد،مثلا در گزارش اسکندر منشی وقایع نگار دوره صفویه در برخی موارد نام یک حیوان به دو سال متوالی داده شده است.
نام سالهای دوازده گانه حیوانی در ایران با تفواتهایی با تقویم چینی-اویغوری به ترتیب عبارتند از:موش،گاو،پلنگ،خرگوش،نهنگ،مار،اسب،گوسفند،میمون،مرغ،سگ و خوک.زردپوستان و نیز ایرانیانی که به پیروی از مغولان بدین گاه شماری عنایت داشتند ویژگی هر یک از سالهایی را که با این حیوانات قرین می شد کمابیش به تأثر از مغولان همانند خوی و سرشت این حیوانات می دانستند و چنین است که هنوز هم نزد عامه چنین برداشتی رواج دارد و در تفأل و پیش بینی متکی بر این تقارن زردپوستان بر تأثیر سال و آریاییانی که بدین رویکرد توجه دارند بر تأثیرات ماهانه توجه دارند.نزد زرد پوستان چرایی تأثیر این دوازده حیوان بر سرنوشت زمین و انسان به افسانهئی باز می گردد که طی آن بودا در آغاز سال نو همه حیوانات را دعوت کرد و از همه حیوانات تنها دوازده حیوان مذکور و به روایت زرد پوستان موش،گاو،ببر،گربه؛اژدها یا نهنگ،مار،اسب،بز،میمون،خروس،سگ و خوک دعوت بودا را پذیرفتند و بودا مقدر کرد که سرنوشت جهان به دست این دوازده حیوان که یکی پس از دیگر در هر سال پدیدار می شوند باشد.
چنین است که در تقویم های سالیانه نجومی ایرانی سالهای شمسی به نام یکی از حیوانات دوازده گانه نامیده می شود.برای تعیین نام هر سال ابتدا باید عدد۶ را به عدد سال مفروض اضافه کنیم و حاصل جمع را به عدد ۱۲ تقسیم نماییم باقی مانده مذکور نماینده سال به ترتیبی است که گفته شد:۱-موش۲-گاو۳
منبع :وبلاگ بسیج دانشگاه خاوران
این وبلاگ با موضوعات تاریخی واجتماعی به روز می گردد